گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد پنجم
فصل دوم: قرآن و علوم پزشکی






اشاره
ص: 111
چند آیه در قرآن کریم، اختصاص به مسائل پزشکی دارد؟ و کدامیک از آنها داراي اعجاز علمی هستند؟
پرسش:
چند آیه در قرآن کریم، اختصاص به مسائل پزشکی دارد؟ و کدامیک از آنها داراي اعجاز علمی هستند؟ لطفاً منابعی براي مطالعه
معرفی نمایید. پاسخ:
آیاتی را که دربارهي پزشکی وارد شده، میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
صفحه 47 از 89
1. آیاتی که به اعجاز علمی قرآن اشاره میکند.
2. آیاتی که از شگفتیهاي علمی قرآن به شمار میآید.
3. آیاتی که از اشارات علمی قرآن به مسایل پزشکی محسوب میشود.
1. آیات اعجاز علمی قرآن:
الف: چینش مراحل خلقت انسان:
عنوان
سورهآیهمتن آیهنکته 1. خاکحج 5 خَلَقْنَاکُم مِن تُرَابٍمنشاء انسان از خاك است. 2. آبانبیاء 30 مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّمنشاء انسان از
7 خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍمنشاء انسان از خاك است. 4. خاکفاطر 11 خَلَقَکُم مِن تُرَابٍمنشاء انسان از خاك - آب است. 3. خاکسجده 9
4. خاکحج 5 خَلَقَنکُم مِن ترابانسان از خاك خلق شده / 4. خاکانعام 2 خَلَقَکُم مِن طِینٍانسان از خاك خلق شده است. 2 / است. 1
است. 5. نطفهغافر 67 ثُمَّ مِن نُطْفَهٍمنشاء انسان و طریقهي رشد جنین.
ص: 112
6. نطفه
5 الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِمنشاء منی از پشت و از میان - 6. منیطارق 6 / 45 مِن نُطْفَهٍ إِذَا تُمْنَیمنشاء انسان و طریقهي رشد جنین. 1 - نجم 46
12 نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍجایگاه نطفه و مراحل رشد آن. 8. نطفه مخلوطانسان 2 مِن نُطْفَهٍ - دوران است. 7. نطفه در رحممومنون 14
.9 / أَمْشَاجٍانسان از مخلوط شدهي دو نطفهي زن و مرد به وجود میآید. 9. نطفهعبس 19 مِن نُطْفَهٍ خَلَقَهُنطفه و تعیین مقدارش. 1
20 فِی قَرَارٍ مَکِینٍجایگاه نطفه و مراحل - 9. نطفه در رحممرسلات 22 / نطفهیس 77 خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَهٍانسان از نطفه خلق شده است. 2
رشد آن. 10 . علقعلق 2 خَلَقَ الْإِنسَ انَ مِنْ عَلَقٍمرحلهي اولیهي جنین (آویزك در رحم). 11 . صورتگریآلعمران 6 یُ َ ص وِّرُکُمْ فِی
11 . صورتگریاعراف 11 ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْنظم اعضا در رحم. 12 . گوش و چشم در رحمنمل 78 السَّمْعَ / الْأَرْحَامِنظم در اعضاي بدن. 1
12 . استخوانمؤمنون 14 فکسونا العظامشکلگیري استخوان و مراحل / وَالْأَبْصَارَدر شکم مادر اوّل گوش دوم چشم درست میشود. 1
13 . نظم اعضاءفرقان 2 فَقَدَّرَهُ / 7 فَسَ وَّاكَ فَعَدَلَکَنظم و اعتدال در اعضاي بدن 1 - پوشاندن گوشت 13 . نظم اعضاءانفطار 8
2 خَلَقَ فَسَوَّینظم و اعتدال در اعضاي بدن. 14 . آفرینش روحسجده - 13 . نظم اعضاءاعلی 3 / تَقْدِیراًنظم و اعتدال در اعضاي بدن. 2
15 . تولد طفلحج 5 / 9 نَفَخَ فِیهِ مِن رُوحِهِزمان دمیدن جان در جنین. 15 . تولد طفلغافر 67 یُخْرِجُکُمْ طِفْلًامراحل تولد نوزاد. 1
نُخْرِجُکُمْ طِفْلًامراحل تولد نوزاد.
ص: 113
16 . بلوغ
16 . بلوغحج 5 لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْبلوغ، انقلاب جسمی و روحی 17 . پیریروم 54 / غافر 67 لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْبلوغ، انقلاب جسمی و روحی. 1
17 . پیریروم 54 مِن بَعْدِ قُوَّهٍ ضَ عْفاًمراحل نهایی انسان، کهن سالی است. / مِن بَعْدِ قُوَّهٍ ضَ عْفاًمراحل نهایی انسان، کهن سالی است. 1
17 . پیرییس 68 مَن نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُمراحل نهایی انسان، / 17 . پیریغافر 67 لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْمراحل نهایی انسان، کهن سالی است. 3 /2
17 . پیریمزمل 17 یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیباًمراحل نهایی انسان، کهن سالی است. 18 . مرگغافر 67 یُتَوَفَّی مِن قَبْلُهر / کهن سالی است. 4
18 . مرگآل عمران 185 ذَائِقَهُ الْمَوْتِهر کسی / 18 . مرگحج 5 مَّن یُتَوَفَّیهر کسی مرگ را میچشد. 2 / کسی مرگ را میچشد. 1
18 . مرگمنافقون 11 إِذَا جَاءَ أَجَلُهَازمان مرگ / 18 . مرگنساء 78 یُدْرِککُّمُ الْمَوْتُهر کسی مرگ را میچشد. 4 / مرگ را میچشد. 3
تاخیر نمیافتد. 2. شگفتیهاي علمی قرآن در زمینهي پزشکی: عنوان
سورهآیهمتن آیهنکته 1. مدت حاملگیاحقاف 15 ثَلَاثُونَ شَهْراًزمان بارداري. 2. شیرخوارگیلقمان 14 وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِزمان شیردهی.
صفحه 48 از 89
3. شیرخوارگیبقره 233 حولین کاملیندو سال کامل شیر دهند.
ص: 114
4. عسل درمانی
نحل 69 فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِشفا بخش بودن عسل. 3. اشارات علمی قرآن در زمینهي پزشکی: عنوان
سورهآیهمتن آیهنکته 1. جنس جنینرعد 8 اللَّهُ یَعْلَمُپسر یا دختر شدن جنین. 2. گوش و چشماسراء 36 إِنَّ الْسَّمْعَ وَالْبَصَرَابزار ادراك.
. 3 عَلَّمَهُ الْبَیَانَحرف زدن و تکلم و فواید زبان. 4. گوشکهف 11 عَلَی آذَانِهِمْشنیدن گوش در حالت خواب. 5 - 3. زبانالرحمن 4
گوش، چشم و قلبمومنون 78 أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَمراحل آفرینش گوش و چشم و قلب. 6. گوش و چشم و قلبملک 23 وَجَعَلَ
لَکُمُ السَّمْعَمراحل آفرینش گوش و چشم و قلب. 7. قدرت چشمحاقه 38 بِمَا تُبْصِ رُونَچشم بعضی اشیاء را نمیبیند. 8. زبان و لببلد
8 عَیْنَیْنِ وَلِسَاناًفواید زبان و لب. 9. مضرات چشمبقره 20 یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْرعد و برق و اثرات منفی آن. 10 . قدرت چشماعراف -9
179 أَعْیُنٌ لَایُبْصِ رُونَقدرت بینایی چشم. 11 . قدرت گوشاعراف 179 لَایَسْمَعُونَقدرت شنوایی گوش. 12 . گوش و چشماعراف 195
یُبْصِ رُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَقدرت گوش و چشم. 13 . مضرات چشمیوسف 84 عَینَاهُ مِنَ الْحُزْنِاثر منفی ناراحتی و غم در چشم.
14 . ناراحتی چشماحزاب 10 إِذْ زَاغَتِ الْأَبْ َ ص ارُوحشت و اثر آن بر چشم. 15 . ناراحتی چشماحزاب 19 تَدُورُ أَعْیُنُهُمْوحشت و اثر آن
بر چشم.
ص: 115
16 . ناراحتی چشم
ملک 4 ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَخستگی با دیدن زیاد. 17 . حنجرهلقمان 19 وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ داد زدن و اثر آن به حنجره. 18 . جنسیت
جنینشوري 49 لِمَن یَشَاءُ إِنَاثاًپسر یا دختر شدن. 19 . جنسیت جنینلیل 3 وَمَا خَلَقَ الذَّکَرَپسر یا دختر شدن. 20 . جنسیت جنینرعد 8 اللَّهُ
یَعْلَمُپسر یا دختر شدن. 21 . ژنتیکیمریم 28 یَاأُخْتَ هَارُونَتاثیر اخلاق پدر و مادر در فرزند. 22 . ژنتیکینساء 1 خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَازن از
جنس مرد. 23 . حاملگیاعراف 189 حَمْلًا خَفِیفاًحاملگی. 24 . ژنتیکنحل 72 مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَنسل. 25 . ژنتیکشوري 5 أَوْ یُزَوِّجُهُمْپسر
یا دختر یا عقیم. 26 . ژنتیکحجرات 13 وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوباًنژاد و تیره خاص. 27 . شیرنحل 66 مِن بَیْنِ فَرْثٍ وَدَمٍشیر از خون به وجود
میآید. 28 . زوجیتنبأ 8 وَخَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجاًدو جنس مخالف براي بقاي نسل. معرفی منابع براي مطالعهي بیشتر: 1. پژوهشی در اعجاز
علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، ج 2، انتشارات مبین.
2. اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، همان، دفتر نشر معارف.
3. اعجاز قرآن از نظر علوم امروزي، نیازمند شیرازي، چاپ میهن.
4. طب در قرآن، عبدالحمید دیاب، احمد قرقوز، مؤسسهي علوم قرآن.
5. اوّلین دانشگاه و آخرین پیامبر، دکتر پاكنژاد، ج 4 و 5 و 6، کتابفروشی اسلامی.
ص: 116
6. آموزههاي تندرستی در قرآن، حسن رضا رضایی، انتشارات عطرآگین.
7. اسلام پزشک بیدارو، احمد امین شیرازي، انتشارات اسلامی.
8. التمهید، محمدهادي معرفت، ج 6، نشر اسلامی.
ص: 118
آیا طب اسلامی و قرآنی از طب جالینوس و بقراط متأثر شده است؟
صفحه 49 از 89
پرسش:
آیا طب اسلامی و قرآنی از طب جالینوس و بقراط متأثر شده است؟ پاسخ:
قبل از پاسخ توجه به چند نکته ضروري است:
اوّل: هدف نزول قرآن، تربیت معنوي و هدایت انسانها به سوي سعادت و کمال است، و در این راه نیازي به بیان همهي معارف
تجربی و غیرتجربی براي بشر نیست؛ چون انسان داراي عقل و احساس است و خود میتواند مسائل تجربی و علوم را به دست آورد.
مقصود همهي آن چیزهایی است که در راستاي هدایت « قرآن بیان کنندهي همه چیز است «1» ؛ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء » بنابراین منظور از
«2» . معنوي بشر باشد، نه علوم تجربی و پزشکی
ذکر بعضی از مسائل علمی و پزشکی در قرآن به صورت اشاره و فرعی است و موضوعیت ندارد و هدف قرآن از بیان مسائل علمی
و پزشکی این است که:
راه خداشناسی را هموار کند؛
و کنجکاوي بشر در معارف قرآن را تحریک نماید؛
«3» . و همچنین مسلمانان را، به علم و مطالب علمی تشویق نماید
دوم: قرآن کریم با علوم و فرهنگ عصر خویش برخورد سه گانهاي داشته است:
ص: 119
1. برخورد انکاري؛ 2. برخورد اثباتی؛ 3. برخورد اصلاحی.
لَا یَأْتِیهِ » ، قرآن وحی الهی و معجزهي جاویدان پیامبر اسلام (ص) است و ممکن نیست علوم بیپایه و خرافی را در خود جاي دهد
«. که هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمیآید «1» ؛ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ
علاوه بر آن، ترجمهي متون «2» . بنابراین قرآن و روایت صحیح، مطالب علمی و پزشکی بیپایه و نادرست را در خود جاي ندادهاند
طب جالینوس و بقراط، تا زمان پیامبر اسلام (ص) در جزیره العرب مرسوم نبوده تا قرآن از آن متأثر شده باشد.
سوم: قرآن کتاب پزشکی و بهداشتی نیست تا از آن انتظار علم پزشکی داشته باشیم. اما براي تفکّر در آیات الهی و ... بعضی از
مسائل مانند: جنینشناسی، انگشتنگاري، شفاگري عسل و بهداشت جسمی و روانی و تغذیه و ... را مطرح کرده امّا نه به صورت
دائره المعارف پزشکی، بلکه به صورت کنایه و اشارهاي و در بعضی موارد نیز به صورت مبهم گذشته است.
مطالب مطرح شده در قرآن با علم قطعی روز مطابقت دارد و هیچ گونه تعارضی ندارد و بعضی از مسائل پزشکی قرآن در زمان
طب جالینوس موضوعیت نداشت؛ ولی امروزه با آزمایشهاي پیشرفته موضوعیت پیدا کرده است.
چهارم: جابجایی علم بین تمدّنها و مناطق زمین از جمله بین شرق و غرب سابقهاي طولانی دارد (که در ادامه اشاره میکنیم) و این
یک امر طبیعی است که ملتها علوم را به همدیگر وام میدهند.
با این مقدمه، به معرفی طب جالینوس و برخورد مسلمانان با آن میپردازیم.
ص: 120
طب جالینوس و بقراط و تاثیر آن بر طب اسلامی:
سال قبل میزیست. هر چند نوشتههاي بقراطی به طور گسترده ellrcoppiH) طبیب بزرگ یونانی ( 2500 ،« ابقراط » یا « بُقراط »
مورد استفادهي برخی پزشکان مسلمان قرار گرفت؛ امّا به طور کل تأثیر تعیین کننده و مستقیم نوشتههاي جالینوس را نداشت. از این
رو در این مقاله به تأثیر طب جالینوس بر طب اسلامی میپردازیم:
امپراطور روم میزیست. ایشان در ابتدا به سوي فلسفه رفت و بعد به طب روي ،« مارك اورل » 201 م) در زمان -131) « جالینوس »
صفحه 50 از 89
رفت. « فلسطین » و سپس به « قبرس » آورد و شروع به آموختن آن کرد و براي تکمیل داروشناسی به جزیرهي
«1» . قریب به 100 جلد (بعضی تا 400 جلد نیز گفتهاند) کتاب و رساله دارد و مهمترین آنها سته عشر (شانزده کتاب) جالینوس است
را از قلمرو خود راند و در سال 481 میلادي رسماً مرکز علمی این فرقه را بست و سپس «2» از سال 457 م دولت روم، نسطورهها
رؤساي روحانی نسطوري آن مرکز را در نصیبین قرار دادند. پس از آن نسطوریان به سوي مشرق و به ویژه قلمرو ایران انتقال یافتند.
مرکز روحانی نسطوریان بعدها در 498 م به پایتخت ایران، یعنی سلوکیه و تیسفون منتقل شد. آنها مرکز علم خود را در جندي
شاپور برقرار نمودند و در آنجا یک مدرسهي طبی دایر شد که در آن علم طب یونانی- که حامل آن نسطوریان روم بودند- و طب
«3» . هندي- که از سواحل سند به آنجا راه یافت- آمیخته شد. جندي شاپور یک بیمارستان و یک دانشکدهي پزشکی مهم داشت
ص: 121
در واقع علم طب به معناي معروف آن در دورهي اسلامی، با ترجمهي کتابهاي یونانی و هندي آغاز شده است. همچنین مرکزي
براي ترجمهي متون خارجی در بغداد تأسیس شد. « بیت الحکمه » به نام
براي مثال: حنین بن اسحاق عبادي از مسیحیان نسطورهاي، از اهل حیره در جنوب عراق بود و ده سال قبل از مرگ خود نوشت: از
آثار جالینوس 95 اثر را به سریانی و 34 اثر را به عربی برگردانده است، ایشان نقش بسزایی در تکوین واژگان علمی و پزشکی
«1» . کلاسیک اسلامی ایفا کرد
در دوران خلفاي عباسی، کار ترجمه در مقیاس بزرگی رونق گرفت. نظریهها و اعمال پزشکی یونان و روم شرقی کاملًا پذیرفته شد،
و در روش پزشکی افراد جاي گرفت. این روش تا پایان سدهي سوم ادامه داشت.
نامیده میشد. « الطب النبوي » در سدهي سوم هجري نوع تازهاي از نوشتههاي پزشکی پدید آمد، که
و هدف از تدوین آن، ارائهي راه دیگري در برابر نظامهاي پزشکی موجود بود که منحصراً بر پایهي پزشکی یونان قرار داشت.
مؤلفان این نوشتهها، بیشتر عالمان دینی بودند تا پزشک، و روشهاي پزشکی زمان پیامبر (ص) و قرآن و حدیث را از طب یونانی
از ابن حبیب اندلسی ( 174 ه- « رسالهي مختصر فی طب » : مانند «2» . برتر میدانستند. و گاهی آنها دو رویکرد را در هم میآمیختند
.«3» ( از ابی عاصم ( 287 ق « الطب النبوي » و « طب الرضا » ،(
ص: 122
برخورد پزشکان مسلمان با طب جالینوس:
مقام «1» . علم طب اسلامی در جوي از ستایش و تحسین براي بقراط و با الهام مستقیم از تعالیم جالینوس پیشرفت کرده است
جالینوس در میان پزشکان مسلمان آنقدر با اهمیت بود که تمام آثار وي را به زبان عربی ترجمه کردند و نظرات او با اهمیت تلقّی
میشد، و پزشکان مسلمان خود را شاگرد جالینوس میدانستهاند.
مهمترین کاري که پزشکان مسلمان براي پیشرفت طب جالینوس انجام دادند به شرح ذیل است.
1. طب پراکنده و مشوش یونانی را مرتب نمودند.
2. طب را از صورت نظري بیرون آورده و طب عملی و تجربی را ایجاد کردند.
3. علم امراض را توسعه داده و بسیاري از بیماريها را که تا آن زمان از آنها اطلاعاتی در دست نبود در علم طب وارد کردند.
«2» . بررسی کردند و به نتایج قابل توجهی دست یافتند « وظایف الاعضاء » 4. اثر داروها را در طب براساس
هر چند طب جالینوس و بقراط در میان مسلمانان حاکم بود اما بسیاري از مسایل پزشکان مسلمان که در مواجهه با بیماران خود با
آن روبرو بودند؛ اختصاص به سرزمین اسلامی و شرایط خاص آن داشت، و در نوشتههاي یونانی از آن ذکري به میان نیامده بود.
زکریا، 700 گیاه و « الحاوي » دیوسکور یدس، 500 گیاه بررسی شده، امّا در کتاب « حشائش » دربارهي گیاهان دارویی نیز در کتاب
صفحه 51 از 89
1400 گیاه بررسی شده است. « الجامع لمفردات الادویه و الاغذیه » در کتاب
ابن سینا پس از ترجمه به زبان لاتین، مورد توجه دانشمندان و « قانون » ص: 123 کتاب
در این است که پیش از آن که در پزشکی تابع آراي جالینوس باشد؛ با آراي جالینوس و « قانون » پزشکان غرب قرار گرفت. اهمیت
«1» . ارسطو در تقابل است
به نگارش «2» « الشکوك علی الجالینوس » 313 ق) کتابی در رد نظریههاي جالینوس به نام - جناب محمد بن زکریاي رازي ( 251
مقام جالینوس بر هیچکس پوشیده نیست ممکن است بعضی از کوته نظران مرا مذمّت کنند » : درآورد که در مقدمهي آن میگوید
ولی فیلسوف و حکیم بر من خرده نخواهد گرفت، به دلیل آنکه در حکمت و فلسفه جایز نیست و میبایست از روي دلیل و برهان
«3» «. گفتگو به عمل آید و اگر شخص جالینوس زنده بود مرا به خاطر این تألیفات، ستایش میکرد
همچنین ایشان آراي جالینوس را دربارهي دیدن، شنیدن، رسیدن شعاعات نوري از جسم به چشم، نقد کرده است.
نظرات جالینوس را به نقد کشید. « الرد علی الجالینوس فیما نقض علی ارسطاطایس لاعضاء الانسان » و ابونصر فارابی نیز در کتاب
«4»
همچنین ابن نفیس دمشقی (قرن ششم) نظرات جالینوس را در مورد گردش خون مورد نقد قرار داده است.
نتیجهگیري:
1. قرآن وحی الهی است و هیچ تفکر بشري حتی پیامبر (ص) در محتوا و نقل آن دخالتی ندارد و از هیچ علم و فرهنگی متأثر نشده
است؛ چون خود ریشه و
ص: 124
مبدا افاضهي علوم است. و همچنین روایات صحیح معصومین (ع) که منشأ آن قرآن است؛ از زبان معصومی که حامل علم لدنی
است صادر شده است.
2. قرآن کتاب پزشکی نیست؛ ولی بعضی از مسائل پزشکی را به صورت کنایه و اشارهاي بیان کرده است و با جدیدترین نظریات
پزشکی، مطابقت دارد.
3. جابجایی علمی از منطقهاي از جهان به منطقهي دیگر، امري طبیعی است و بارها علم پزشکی بین شرق و غرب تبادل شده است.
4. طب جالینوس تأثیر بسزایی بر پزشکان مسلمان گذاشت نه بر قرآن و احادیث صحیح؛ تا جایی که پزشکان مسلمان پیشرفت خود
میدانند. اما از قرن سوم به بعد، مسلمانان با الهام از وحی الهی و احادیث و « جالینوس و بقراط » را مدیون متون ترجمه شدهي
تجربههاي فراوان در زمینهي پزشکی با توجه به شرایط جغرافیایی و انسانی، به پیشرفتهاي قابل ملاحظهاي دست یافتند، که به
نمودند. « اصلاح » و یا « رد » ،« تقویت » معروف شد. و نظرات جالینوس را به نقد کشیدهاند و دیدگاههاي ابتدایی او را « عصر طلایی »
معرفی کتاب:
. 1. پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، علی اکبر ولایتی، ج 1
2. تاریخ طب در ایران پس از اسلام، نجم آبادي.
3. طب اسلامی، ادوارد براون، ترجمه از رجب نیا.
ص: 126
تاریخچه طب اسلامی را بیان کنید؟
پرسش:
صفحه 52 از 89
تاریخچه طب اسلامی را بیان کنید؟ پاسخ:
ارس یا همان ادریس ) « هرمس لول » آغاز پزشکی، داراي تاریخ معین نمیباشد و نظرات مختلفی درباره آن ارائه شده است. عدهاي
پیامبر) را به عنوان بنیانگذار پزشکی و طب معرفی نمودهاند و برخی دیگر به تمدنهاي بابل، یمن، مصر، فارس، هند، یونان و ...
نسبت دادهاند و بعضی میگویند: پزشکی به صورت یک هنر آغاز شد و در طی قرنها به شکل یک علم درآمد.
ولی معلوم است که تاریخ پزشکی با تاریخ آفرینش انسان گره خورده زیرا درد و بیماري از انسان جدا شدنی نبوده است. اما به
و با ظهور اسلام در شبه «1» صورت مدوّن و کلاسیک در زمان جالینوس ( 201 میلادي) و بقراط و افلاطون نظمی به خود بخشیده
جزیرهي عربستان رشتهي پزشکی شکوفایی فزایندهاي به خود گرفته است.
قرآن و روایات معصومین:
علاوه بر تشویق به کلیات علم، به فراگیري یک علم خاص نیز توصیه میکردند. براي مثال از آنها حکایت شده که علم پزشکی را
هم ردیف علم دین
ص: 127
و در این باره توصیههاي مؤکّ د بهداشتی و درمانی معصومین (ع) به «1» « العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان » : قرار دادهاند
مشهور است و « طلب الرضا » و « طب الصادق » ،« طب النبی » : صورت مجموعههاي پزشکی و بهداشتی مدون شده که از جمله
دانشمندان مسلمان اعم از؛ سنی و شیعه کتابهاي فراوانی در مورد احادیث طبی به نگارش در آوردند که خود زمینهي رشد و
«2» . شکوفایی پزشکی در بین مسلمانان شده است
مراحل رشد پزشکی در اسلام
با نگاهی گذرا میتوان دوران ظهور اسلام در عرصهي پزشکی را به چهار مرحله تقسیم نمود:
مرحلهي اول:
ابتداي ظهور دین اسلام تا سال 133 هجري قمري ( 750 میلادي) که شامل پزشکی در دوران نبوت، خلفا و عصر اموي بوده است.
در این دوره به علّت نو پا بودن حکومت اسلامی و گسترش ممالک اسلامی به علم پزشکی توجه چندانی نشد و در نتیجه نام
پزشک مسلمان برجستهاي گزارش نشده است.
در دوران حیات رسول اکرم (ص) افراد زیر به عنوان پزشک مطرح بودند:
الف. شمردل بن قباب کعبی نجرانی: وي نبوت پیامبر اسلام (ص) را پذیرفت و مسلمان شد.
ب. ضماد بن ثعلبه ازدي: ایشان نیز در زمان پیامبر مسلمان شد.
د. ابن ابی رمثه تمیمی: ایشان در جراحی مهارت داشت.
ص: 128
دوران اموي:
الف. تیاذوق: وي یکی از پزشکان مسیحی دراواخر قرن اول هجري بوده است. وي طبیب مخصوص حجاج بن یوسف ثقفی بود و
از تالیفهاي اوست. « ابدال الادویه و کناش » در سال 90 ه-. ق، در شهر واسط درگذشت. کتاب
ب. ابن آثال: طبیب مخصوص معاویه بود، و ریاست پزشکان شام را به عهده داشته، و در علم خواص ادویه و ترکیب سموم کشنده،
بسیار ماهر بوده است. معاویه از سموم ساخته شده این طبیب براي شهادت امام حسن مجتبی (ع)، مالک اشتر نخعی، عبدالرحمن بن
خالد بن ولید بهره برد.
مرحلهي دوم:
صفحه 53 از 89
این مرحله همزمان با دوران عباسی است که از سال 133 هجري قمري ( 750 میلادي) تا سال 287 ه-. ق ( 900 م) را فرا میگیرد و
به دو بخش تقسیم میگردد.
الف. عصر ترجمه: تاسیس بیت الحکمه، در زمان هارون، که افراد فراوانی به ترجمهي آثار تمدن یونانی، رومی و هندي روي
و فرزندش اسحاق بن حنین بوده است. «1» آوردند و سرآمد آنان ابوزید حنین بن اسحاق عبادي
ب. عصر تالیف: پس از ترجمهي آثار پزشکی، افرادي به صورت پراکنده به تالیف کتابهاي پزشکی پرداختند. آغاز عصر تالیف
ابوالحسن علی بن » با نام
ص: 129
«2» . او، شروع حرکت نوین، در پزشکی تمدّن اسلامی میباشد « فردوس الحکمهي » گره خورده است. کتاب «1» « سهل بن طبري
مرحلهي سوم:
1300 م) را در بر میگیرد. بیشترین - این دوران، عصر طلایی پزشکان مسلمان است که از سال 287 تا 700 هجري قمري ( 900
رشد مسلمانان « عصر طلایی » پزشکان و نوآوريها و بالاترین رشد را در این دوره داشتند و تمام دانشمندان غرب، این دوره را
میگوید: « جی اي پارك » نامیدهاند؛ تا جایی که دکتر
در حالی که اروپائیان در دوران سیاه به سر میبردند، مسلمانان در بقیهي نقاط متمدن جهان به پیش میرفتند، آنان در بغداد، »
دمشق، قاهره و دیگر شهرها مدارس پزشکی و بیمارستان بر پا میکردند. آنها مشعل فروزانی از دانش پزشکی بر افروختند.
بیش از 60 بیمارستان در بغداد و 33 بیمارستان در قاهره ساخته شد. در حالی که در اروپا اولین بیمارستان در سال 1793 م در شهر
««3» . یورك انگلستان بناشد
لازم به ذکر است پزشکان مشهور مانند ابن سینا، رازي، اهوازي، جرجانی و ... در این دوره بودند.
مرحلهي چهارم:
این مرحله دوران افول دانش پزشکی مسلمانان است که علل و عوامل زیادي مانند: جنگها، اختلافات مذهبی، فرار دانشمندان به
نقاط دیگر، آتش زدن
ص: 130
کتابخانهها و ... سبب سستی و شروع انحطاط مسلمانان شده است. و از قرن شانزدهم میلادي طلوع علوم پزشکی در غرب آغاز شد،
«1» . و نهضت احیاي علم پزشکی راهاندازي گردید
نتیجه:
حاصل سخن اینکه، طب اسلامی از ترجمهي متون آثار یونانی و هندي شروع شده، امّا با توجه به وجود قرآن در بین مسلمانان و
توصیه به فراگیري علم و بیان برخی مطالب پزشکی مانند: مراحل خلقت انسان و ... موجب تحریک و کنجکاوي بشر دربارهي
مسائل پزشکی شد، و همچنین میتوان گفت: مطرح نمودن بحث شفاء مانند: قرآن و عسل و وجود احادیث طبی و ... عامل رشد
را از سال 287 تا 700 ه- به وجود آورده است. « عصر طلائی پزشکی » پزشکی در تمدن اسلامی بوده و
براي مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه فرمایید:
1. ادوارد براون، طب اسلامی، ترجمه مسعود رجبنیا، انتشارات بنگاه و نشر کتاب.
2. تاریخ پزشکی ایران، الگود سیریل، ترجمه باهر فرقانی، امیرکبیر.
3. تاریخ علوم در اسلام، سید حسن تقیزاده، فردوس.
4. تاریخ طب در ایران پس از اسلام، محمود نجم آبادي، دانشگاه تهران.
صفحه 54 از 89
. 5. پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی در ایران، علی اکبر ولایتی، ج 1
17 ، سال پنجم، غلامرضا نورمحمدي، مقالهاي با نام نگرشی به مفهوم طب اسلامی. - 6. مجله پژوهش حوزه، شماره 18
. 7. پژوهشی در تاریخ پزشکی و درمان جهان از آغاز تا عصر حاضر، محمدتقی سرمدي، تهران، انتشارات سرمدي، اسفند 1379
ص: 132
مهمترین پزشکان مسلمان و نوشتههایشان را بنویسید؟
پرسش:
مهمترین پزشکان مسلمان و نوشتههایشان را بنویسید؟ پاسخ:
نام مهمترین پزشکان مسلمان همراه با آثارشان به شرح ذیل است:
1. تیاذق، طبیب حجاج بن یوسف ثقفی (م 90 ق):
را به او نسبت دادهاند و ترجمهي « حفظ الصحه » دربارهي بیوگرافی او اطلاعات جزیی در دست است. برخی قصیدهي عربی درباره
«1» . منظوم فارسی آن را به ابن سینا نسبت دادهاند. این قطعه عربی ظاهراً مشتمل بر هشتاد بیت بوده است
«2» . ابن ابی اصیبعه، یک کناش بزرگ و دو کتاب کبیر در تهیه ادویه و تفسیر اسامی ادویه را به او نسبت میدهد
2. حنین بن اسحاق عبادي، (قرن دوم):
ایشان از مسیحیان نسطورهاي اهل حیره در جنوب عراق بود و متون پزشکی را به عربی و سریانی ترجمه میکرد و از آثار جالینوس
95 اثر را به سریانی و 34 اثر را به عربی ترجمه کرد و رسالهاي دربارهي چشم پزشکی دارد.
ص: 133
«1» . تالیفات او: المسائل فی الطب المتعلمین، عشر مقالات فی العین، رسالهي چشم پزشکی
3. ابوالحسن علی بن سهل رَبَّن طبري ( 240 ق):
ایشان روشهاي پزشکی یونانی و رومی را کتاب فردوس الحکمه در خلاصه کرد، و فصل جداگانهاي نیز به پزشکی هندي
اختصاص داد، نظریات او در آسیبشناسی، طب بالینی، داروشناسی، اهمیّت فراوان دارد و این کتاب را در سال 237 ق به متوکل
«2» . خلیفهي وقت اهدا کرد
4. علی بن عیسی، (سده سوم)
را نوشت که حاوي 130 بیماري چشم است. « تذکره الکحالین »
5. عمار موصلی (سده سوم)،
48 بیماري را بحث کرد. او به شیوهي در آوردن آب مروارید (کاتاراکت) از راه سوزن توخالی ،« رسالهاي در بیماري چشم » در
همراه با مکش اشاره دارد.
6. ابوبکر محمد بن زکریاي رازي (م 311 ق)،
کتابهاي او عبارتند از: المنصور فی الطب و کتاب الحاوي و ...
او بزرگترین و جامعترین کتاب « الحاوي » رازي هم در طب و هم در کیمیا تبحّر داشت و در بغداد بیمارستانی تأسیس کرد. کتاب
دارند که پیش از آن هیچ طبیب یونانی یا اسلامی دربارهي « سرخک » و « آبله » طبی عصر خویش است. وي رسالهاي براي تشخیص
آن چیزي ننوشتهاند و 700 داروي گیاهی را شناسایی کرد. ایشان به نقد نظریات طب جالینوس پرداخت و مهمترین آنها دربارهي
ص: 134
صفحه 55 از 89
و کتاب نقد آن به زبان لاتین از سال 1498 تا 1866 چهل «1» . دیدن، شنیدن، رسیدن شعاعات نوري از جسم به چشم و ... میباشد
«2» . این کتاب را زینتی براي طب اسلامی میداند « نویبورگ » بار تجدید چاپ شده است؛ و آقاي
7. اخوینی بخاري ( 373 ه-. ق)
میباشد [اولین پزشکی نامه « هدایه المتعلمین فی الطب » صاحب
8. علی ابن عباس اهوازي: (م 384 ه-. ق)
است و این کتاب که طب ملکی نیز خوانده میشود؛ به نام ملک دیلمی عضد الدوله میباشد و در « کامل الصناعه » وي داراي کتاب
میدادند و مطالب زیادي به رشتهي « سیستم عروق شعریه » پنج قرن، مرجع طب در مدارس اروپاییان بود. ایشان اهمیت زیادي به
تحریر در آوردند.
9. ابنسینا ( 427 ه-. ق):
دانشنامه پزشکی) است. کتاب قانون، مشتمل بر 5 کتاب است؛ اصول عمومی پزشکی- ) « القانون فی الطب » وي داراي کتاب
مفردات پزشکی- بیماريهاي مخصوص بخشهایی از بدن- علایم امراض مانند: تب، داروهاي مرکب.
کتاب قانون بعد از ترجمهي لاتین، مورد توجه دانشمندان و پزشکان غرب قرار گرفت و کتاب پایهي درسی دانشگاه شد. و از سال
و در قرن 16 م، 20 چاپ آن موجود است. «3» 1473 تا 1505 م، 15 مرتبه تجدید چاپ شده
ص: 135
ایشان رسالهاي نیز دربارهي قولنج، الادویه القلبیه، ارجوزه فی الطب (منظومهي آموزشی پزشکی) نگاشتهاند.
10 . اسحاق بن سلیمان اسرائیلی (سده چهارم)،
رسالهاي دربارهي تب دارد.
11 . سعید بن هبه الله ( 495 ق)،
است. « فی خلق الانسان » و رساله طبی- فلسفی « المغنی فی تدبیر الامراض » صاحب
12 . ابوالقاسم زهراوي (سده چهارم):
دانشنامهي 30 جلدي) میباشد. وي به مسائل جراحی پرداخته و در مورد ) ،« التصریف لمن عجز عن التالیف » ایشان داراي کتاب
خردکردن سنگ مثانه مهارت داشته است.
13 . سید اسماعیل جرجانی ( 531 ق):
از آثار اوست وي به قلم فارسی نگارش مینمود و آثار عربی و یونانی را به فارسی ترجمه میکرد. مانند « ذخیرهي پزشکی »
خوارزمشاهی، شامل: بیمارشناسی، علاج بیماريها، داروشناسی، گیاهشناسی و ...
«1» . او تنها کتاب پزشکی است که به زبان عبري ترجمه و تا کنون چهار بار در ایران به چاپ رسیده است « ذخیرهي پزشکی » کتاب
14 . محمد بن قسّوم بن اسلم غافقی، (سده ششم و هفتم)
را نگاشت. « المرشد فی طب العین »
ص: 136
15 . مهذب الدین عبدالرحیم بن علی، مشهور به دخوار (م 628 ق):
ایشان شاگردان زیادي در پزشکی پرورش داد و مدرسهاي در دمشق ساخت.
16 . ابن ابی اصیبعه:
میباشد. « عیون الانباء فی طبقات الاطباء » و چشم پزشک بود و نام کتاب او « دخوار » وي در قرن هفتم میزیست و شاگرد
صفحه 56 از 89
17 . ابن نفیس (دمشق/ م 687 ق):
المسائل » بنام « حنین » 80 مجلد) است. ایشان در مصر تدریس میکرد. و شرحی بر کتاب ) .« الشامل فی الصناعه الطیبه » داراي کتاب
چشم پزشکی) نوشتهاند. پر خ- وانندهترین تلخیص قانون، کتاب الموجز ابن نفیس بود. ) « فی الطب
ایشان گردش ریوي خون را، حدود سه قرن پیش از آن که این جریان را اروپاییها کشف کنند؛ در کتاب خود توصیف کرد و
نظریه جالینوسی را رد کرد.
18 . ابو روح محمد بن منصور، مشهور به زرین دست (قرن هفتم):
را به زبان فارسی نوشت. « نور العیون » وي کتاب
این چشم پزشک و جراح، در عهد ملکشاه سلجوقی میزیست. مردي که یک چشم داشت، ایشان با اطمینان کامل چشم دیگرش را
«1» . جراحی کرد
19 . فتح الدین قیسی (م 657 ق):
124 ناراحتی چشم را بر میشمارد. ،« نتیجه الفکر فی علاج امراض البصر » در کتاب
ص: 137
20 . ابن خطیب اندلسی (م 776 ) مشهور به لسان الدین:
دارد. طاعون که در آن زمان در اروپا شایع بود، ایشان براي درمان آن همت گماشت و بر این باور « طاعون » ایشان رسالهاي به نام
«1» . بود که این بیماري واگیردار است و از طریق لباس، ظرف، گوشواره، و ... منتقل میشود
براي آگاهی بیشتر به کتابهاي زیر مراجعه شود:
. 1. پویایی فرهنگ و تمدن اسلامی در ایران، علی اکبر ولایتی، ج 1، ص 215
2. کارنامه اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب، امیرکبیر، تهران، 1380 ، ص 53 به بعد.
3. علوم اسلام و نقش آن در تحولات علمی جهان، آلدومیدي، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1371 ترجمه از محمدرضا
شجاعی رضوي و علوي، ص 79 به بعد.
. 4. تاریخ علوم در اسلام، سید حسن تقیزاده، تهران، فردوسی، 1379 ، ص 214
.1366 ، 5. ر. ك: تاریخ طب در ایران پس از اسلام، دکتر محمود نجم آبادي، دانشگاه تهران، چ 2
. 6. تاریخ پزشکی ایران، الگود سیریل، ترجمه باهر فرقانی، امیرکبیر، تهران، چ 1
.1337 ، 7. ادوارد براون، طب اسلامی، ترجمه مسعود رجبنیا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، چ 1
. 8. مجلهي حوزه و پژوهش، ش 17 و 18
ص: 138
در قرآن و علم پزشکی چیست؟ « علق » مقصود از
پرسش:
است؟ آیا علم « خون بسته » در قرآن به معناي « علق » در قرآن و علم پزشکی چیست؟ آیا درست است که واژهي « علق » مقصود از
پزشکی جدید تأیید میکند؟
پاسخ:
است. « علق » قرآن کریم در آیات مختلف، به مراحل خلقت انسان اشاره دارد؛ یکی از این مراحل
صفحه 57 از 89
نازل شده « علق » و در پنج آیه به صورتهاي مختلف به کار رفته است و همچنین سورهاي از قرآن با نام «1» شش بار « علق » واژهي
«. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِي خَلَقَ. خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید، انسان را از علق آفرید » . است
اتفاق نظر دارند که 5 آیهي اول سورهي علق، نخستین آیات نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) است. «2» اکثر مفسران
علق در لغت:
آمده است و موارد استعمال آن در خون بسته، « چیزي که به چیز بالاتر آویزان شود » در اصل به معناي « عَلَقَه » جمع « علق » واژهي
زالو، خون منعقد که در اثر رطوبت به هر چیز میچسبد، کرم سیاه که به عضو آدمی میچسبد و خون
ص: 139
پس میتوان گفت: در مواردي که علق استعمال شده: یکی چسبندگی و دیگري آویزان بودن، لحاظ «1» . را میمکد و ... میباشد
شده است مانند: زالو، خون بسته و کرم که به عضو بدن میچسبد و آویزان میشود.
علق از نگاه علم:
همان خون بستهاي است که از ترکیب اسپرم مرد با اوول زن حاصل و پس از ورود به رحم زن بدان آویزان میشود. پس از ،« علق »
پیوستن نطفهي مرد به تخمک زن، تکثیر سلولی آغاز میشود و به صورت یک تودهي سلوي در میآید که به شکل توت است (به
گویند) و در رحم لایهگزینی میکند یعنی، سلولهاي تغذیه کننده به درون لایهي مخاطی رحم نفوذ میکند aluraM آن مارولا
«2» . بیان کرده است « علق » و به آن (رحم) معلق (آویزان نه کاملًا چسبیده) میشوند. قرآن این مطلب را با تعبیر زیباي
را به معناي خون بسته بپذیریم، میتوانیم تناسب آن را با موارد استعمال اینگونه بیان کنیم: « علق » اگر واژهي
خون بستهاي که براي مکیدن خون به بدن میچسبد) ) «3» . 1. چسبنده بودن آن
2. آویزان شدن آن به جدارهي رحم.
3. مشابه زالو است: زالو هر بار میتواند به اندازه یک فنجان قهوه، خون انسان یا حیوانی را بمکد. نطفه در رحم، زالو وار به رحم
میچسبد و از خون تغذیه
ص: 140
ترشح « هپارین » همچنین در وجه تشبیه به زالو گفته شده است که در مرحلهي ایجاد جنین، از هر دو مادهاي به نام «1» . میکند
شکل علقه مانند زالو است این حالت در چهار هفته اول ادامه «2» . میشود تا اینکه خون در موضع منعقد نشود و قابل تغذیه باشد
«3» . دارد
«4» . 4. تغذیه از خون است
آویزان به رحم است. « خون بسته » به معناي « علق » ، با توجّه به دیدگاه دانشمندان و مفسّران و اهل لغت «5» : در نتیجه میتوان گفت
به ویژه آنکه این مرحله از خلقت انسان در علم جنینشناسی جدید، به عنوان واسطهاي بین نطفه و مضغه (گوشت شدن) محسوب
میشود.
یعنی حدود 24 ساعت این خون بسته به جدار رحم آویزان است و از خون آن تغذیه میکند.
هم معناي خون بسته و هم « علق » مطلب را ذکر نماید اما با آوردن واژهي « الدم المنقبضه؛ خون بسته » خداوند میتوانست با بیان
معناي آویزان بودن را رسانده است که با نظریات جدید پزشکی همخوانی دارد.
ص: 141
را یکی از شگفتیهاي علمی قرآن نامید؛ که بعد از 14 « علق » با توجه به عدم پیشرفت علم پزشکی در 14 قرن قبل، میتوان مسئلهي
«1» . قرن کشف شده است
صفحه 58 از 89
براي مطالعهي بیشتر به کتابهاي ذیل مراجعه شود:
.481 - 1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر رضایی اصفهانی، ج 2، ص 487
. 2. طب در قرآن، دکتر دیاب و قرقوز، ترجمه از چراغی، ص 86
. 3. اولین پیامبر آخرین دانشگاه، دکتر پاك نژاد، ج 11 ، ص 110
. 4. مطالب شگفتانگیز قرآن، گودرز نجفی، ص 99
ص: 142
در قرآن و علوم پزشکی چیست؟ « صلب و ترائب » منظور از
پرسش:
در قرآن و علوم پزشکی چیست؟ آیا آیهي 5 سورهي طارق با یافتههاي علوم پزشکی مطابقت دارد؟ « صلب و ترائب » منظور از
پاسخ:
براي اینکه با نکات علمی آیه آشنا شویم، لازم است معناي برخی واژههاي آیه بررسی شود:
انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده » «1» « فَلْیَنظُرِ الْإِنسَ انُ مِمَّ خُلِقَ* خُلِقَ مِن مَاءٍ دَافِقٍ* یَخْرُجُ مِن بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ »
«. است؟! از یک آب جهنده آفریده شده است، آبی که از میان پشت و دو استخوان جلوي بدن مرد (آلت تناسلی) خارج میشود
واژهشناسی:
همان منی مرد است که به صورت جهنده از او ،« ماء دافق » ریختن آب) آمده است و ) « صبُ الماء » به معناي « دفق » از « دافق » واژهي
«2» . خارج میشود
ص: 143
«1» . به معناي استخوانهاي تیره پشت از پس گردن تا آخر رانها، کمر، و به معناي چیز شدید و سخت و ... آمده است « صُلب »
به معناي دو چیز مساوي در بدن است. لذا صاحبنظران مصادیق زیادي براي آن ذکر کردهاند، مانند: « تراب » از ریشهي « ترائب »
بین نخاع «4» (، سرتا سر بدن، (چشم، دست، پا «3» ، عصارهي قلب «2» ، بین دو سینهي زن، بین دو کتف و سر، استخوان سینه و گلو
«6» .( و بین پشت و دو استخوان پا (محل آلت تناسلی «5» ، و سینهي هر شخص
نگاه تفسیري:
«7» . آیهي فوق اشاره به منشاء و ریشهي منی دارد به این معنا که منی از صلب و ترائب سرچشمه میگیرد
نیز احتمالات مختلفی بیان کردهاند: آن چه مشهور و «8» مفسران « صلب و ترائب » با توجه به مصادیق و احتمالات در مورد واژهي
موافق علم و لغت است ص: 144
«1» . عبارت است از اینکه: آب منی از بین ستون فقرات پشت و دو استخوان ران پا (محل آلت تناسلی) خارج میشود
قرآن براي حفظ عفت کلام، بعضی از مسائل جنسی را به صورت کنایه یا تشبیه، یا تمثیل بیان میکند و از مطرح کردن مستقیم آن
یعنی دو استخوان « ترائب » خودداري میکند. از این رو براي پرهیز کردن از استفاده از نام آلت تناسلی به صورت کنایه، واژهي
جلوي بدن مرد را به کار برده است.
منشاء منی در نگاه علم:
«2» . آمده و به آب مرد اطلاق شده است و در مورد زن به کار نرفته است « تقدیر و اندازهگیري » منی در لغت به معناي
نطفهي مرد را «3» . منی، حاوي 200 تا 300 میلیون اسپرماتوزئید است. برخی تعداد آن را 2 تا 500 میلیون عدد متغیّر میدانند
صفحه 59 از 89
100 مو (هر مو یک میلیونیم متر است) و داراي سر و گردن و یک دم بسیار متحرك میباشد و - کرمک میگویند و طول آن 10
23 میکرون حرکت میکند. اسپرمها داخل مهبل ریخته میشود. از 300 تا 500 عدد آن فقط یکی از آنها مورد - در هر ثانیه 14
«4» . نیاز است و ما بقی وارد زهدان میگردد
صاحب نظران دربارهي منشاء منی میگویند: وقتی به کتب لغت مراجعه میکنیم، محل منی را صُ لب و ترائب میدانند که مربوط به
قسمت پشتی و
ص: 145 قدامی ستون فقرات یعنی جاي اولیهاي که بیضه و رحم قرار میگیرند. (قبل
از شش ماهگی جنین، تخم و تخمدان هر دو در پشت قرار دارند و پس از شش ماهگی در جنس نر هر دو به پایین کشیده شده و
در پوستهي بیضه قرار میگیرند و به وضع عادي در میآیند و در جنس ماده نیز مختصر جابجا شده و در دو طرف پهلو محاذي
«1» (. لولههاي رحم جایگزین میشوند
نظریهي علمی دیگري دربارهي منشاء منی وجود دارد که مطابق با لغت و قول مشهور است و آن این است که: منی مرد که از میان
صُلب و ترائب (استخوان پاها) او خارج میشود، در تمام نقاط و مجاري عبور منی- از نظر کالبد شکافی- در محدوده صُ لب و
ترائب (استخوان پاها) قرار دارند. غدد کیسهاي پشت پروستات (که ترشحات آنها قسمتی از منی را تشکیل میدهد) نیز در این
محدوده قرار دارند. پس میتوان گفت: منی از میان صلب مرد به عنوان یک مرکز عصبی- تناسل امر کننده- و ترائب او به عنوان
«2» . رشتههاي عصبی مأمور به اجرا، خارج میشوند
نتیجهگیري:
به معناي پشت مرد، به عنوان یک مرکز « صلب » : با توجه به کتب لغت و نظرات مفسرین و دیدگاههاي دانشمندان میتوان گفت
با نظرات « صُلب و ترائب » به معناي ما بین دو استخوان ران است، که کنایه از دستگاه تناسلی مرد دارد. پس آیهي « ترائب » عصبی، و
دانشمندان جنینشناسی همخوانی دارد.
دانست؟ در پاسخ باید گفت: مسئلهي خروج منی از بدن انسان، و دستگاه تناسلی که بین پشت « اعجاز علمی » اما آیا میتوان آن را
و دو استخوان جلوي
ص: 146
بدن است فی الجمله (تا حدودي) براي بشر قابل حس بوده است و لذا آیهي فوق را نمیتوان در ردیف اعجاز علمی قرآن دانست؛
«1» . قلمداد کرد « اشارات علمی قرآن » بلکه میتوان یکی از
براي مطالعهي بیشتر به کتابهاي زیر مراجعه فرمائید:
.445 - 1. پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضائی اصفهانی، انتشارات مبین، ج 2، ص 457
. 2. التمهید، محمدهادي معرفت، انتشارات نشر اسلامی، ج 6، ص 64
. 3. طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب و قرقوز، انتشارات حفظی، ترجمه علی چراغی، ص 32
4. رویان شناسی لانگمن، پروفسور توماس، وي، ترجمه بهادري، انتشارات سهامی چهر.
ص: 148
بارداري حضرت مریم (س) از طریق بکرزایی بوده یا منشاء اعجاز الهی داشته است؟
پرسش:
بارداري حضرت مریم (س) از طریق بکرزایی بوده یا منشاء اعجاز الهی داشته است؟ پاسخ:
صفحه 60 از 89
بکرزایی در آئینهي علم
تصوّر ولادت فرزند بدون دخالت پدر، اگر در گذشته باور کردنی نبوده اما امروزه از نظر علوم زیستی ممکن است.
یعنی، تولیدي که در آن فرد ماده، ظاهراً بدون تماس با .« تولید مثلهاي غیرمزدوج » امروزه با پیشرفت علم، بحثی مطرح شده، به نام
فرد نر، بارور میشود. و شواهدي از این قبیل باروريها را ذکر مینمایند. و نیز از نظر علمی نشان میدهند که در نوع انسان هم
بعضی از زنها ذوجنبتین (داراي دو جنبه) میباشند. یعنی، ساختمان درونی خاصی دارند که خود به تنهایی قادر به تولید فرد جدید
میگویند، که بیشتر، در زنها بروز میکند. چنین « بکرزایی » و چنین زایشی را « نرمادگی » میباشند، این ویژگی را در اصطلاح
زنهایی ممکن است علاوه بر داشتن غدههاي تناسلی مختلط، بعضی از صفات ظاهري مردها مانند موي صورت را نیز داشته باشند.
«1»
«2» . و قاعدگی وجود داشته است « اوول اسیون » همراه با « اسپرماتوژنزیس » همچنین افرادي دیده شدهاند که در آنها لزوماً
ص: 149
بکرزایی در نوعی از حشرات، مانند: شته، و بعضی از جانداران، مانند: ستارهي دریایی و کرم ابریشم وجود دارد؛ که بدون عمل
لقاح رشد و نمو خود را شروع میکنند. و جانداران ذرهبینی، مانند: باکتريها و ویروسها، تولید مثل بدون لقاح دارند. حتی
قورباغهها نیز میتوانند، بکرزایی داشته باشند. «1» . میتواند تا 10 نسل بدون دخالت نر تولید مثل کند « فیلدوکسرا و استاتریکس »
«2»
فرزند « امی ماري جونز » حتی برخی نویسندگان نام افرادي را ذکر کردهاند که بدون تماس با مرد، باردار شدهاند. براي مثال: خانم
بدون پدر به دنیا آورد. پزشکان بعد از آزمایشات به این نتیجه رسیداند که در خون دختر او (مونیکا) کوچکترین علامت یا اثر
«3» . مرد خارجی وجود ندارد
«4» . با توجه به اینکه بکرزایی در میان حشرات و باکتريها اثبات شده است و اگر در مورد انسان نیز اثبات شود
صاحب نظران میگویند: وجود شخص دو جنسی حقیقی، که داراي بافتهاي بیضه و تخمدان باشد میتواند بدون تماس، تولید
مثل نماید، در حالی که در تاریخ بشر چنین افرادي به ندرت دیده میشوند و حالت عادي و طبیعی ندارد؛ بلکه استثناء است.
زایمان حضرت مریم (س) بکرزایی یا معجزه:
موضوع باروري و بارداري حضرت مریم (س) از مسائل پر سر و صدا و پر گفتگوي تاریخ بشر است. نه تنها قرآن به مسئلهي باردار
شدن حضرت مریم (س)
ص: 150
قرآن کریم در سورهي «1» . بدون تماس با مردي اشاره کرده، کتاب انجیل نیز به این مسئله پرداخته و آن را معجزهي الهی میداند
مریم، به بیان داستان تولد حضرت عیسی (ع) پرداخته و میفرماید:
ما روح خود (جبرئیل) را به سوي او فرستادیم تا به شکل بشري خوش اندام بر او نمایان شد. مریم گفت: اگر پرهیزگاري، من از تو »
به خداي رحمان پناه میبرم. گفت: من فقط فرستادهي پروردگار توام، براي اینکه به تو پسري پاکیزه ببخشم. گفت: چگونه مرا
پسري باشد با آنکه دست بشري به من نرسیده و بدکار نبودم؟ گفت: فرمان چنین است. پروردگار تو گفته که آن بر من آسان
«. است، تا او را نشانهاي براي مردم و رحمتی از جانب خویش قرار دهیم. پس حضرت مریم (س) حضرت عیسی (ع) را آبستن شد
«2»
آیه بیان گر آن است که حضرت عیسی (ع) از طریق معجزهي الهی و قدرت ماوراء طبیعت به دنیا آمد و طبیعت و امور عادي یا
بکرزایی، در تولّد آن حضرت نقشی نداشته است.
صفحه 61 از 89
«3» « کَانَ أَمْراً مقْضِیّاً » تعبیر
«4» ؛ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَهً مِّنَّا » اشاره به ارادهي خداوند، و قضا و قدر او دارد که حضرت عیسی (ع) متولد شوند و تعبیر
«5» . نشانگر خارق العاده بودن تولد و معجزه بودن آن است ؛«. تا او را نشانهاي براي مردم و رحمتی از جانب خویش قرار دهیم
ص: 151
البته این مطلب بدان معنا نیست که عیسی بدون علّت بوجود آمده است، بلکه علّت وجودي او، مریم و روح الهی بود که در وي
اما با ظاهر آیه سازگار نیست. «1» ؛ بنامند « بکرزایی » دمیده شد. هر چند برخی تلاش دارند تولّد حضرت عیسی (ع) را
ص: 152
فصل سوم: